پرده اول: اقتصاد ایران قاجاری
وقتی صحبت از جنبش تنباکو میشود پیش از هرچیز این پرسش به ذهن میآید که چرا مسئلۀ توتون و تنباکو باید زمینهساز یک جنبش گسترده شود؟ برای پاسخ دادن به این پرسش باید نگاهی به شرایط اقتصادی ایران قاجاری انداخت.
وضعیت اقتصادی در ایران قاجاری تفاوت بسیاری با تصویر ذهنی ما از وضعیت اقتصادی ایران در 5 یا 6 دهۀ گذشته دارد. اقتصاد نسبتاً کوچک ایران در دورۀ پیش از اکتشاف نفت و در غیاب صنعت، متکی بر کشاورزی بود. همین اقتصاد کشاورزی نیز در بسیاری از دورهها شکلی تک محصولی داشت و یا بر چند محصول انگشتشمار استوار بود. این محصولات در هر دورۀ زمانی بسته به شرایط مختلف متغیر بودند، از توتون گرفته تا ابریشم خام و حتی تریاک! به نخوی که در دورۀ فتحعلیشاه قاجار به دلیل سود بالای صادرات تریاک بسیار از مزارع کشت گندم به مزرعۀ تریاک تبدیل شدند و در نتیجه قحطی مرگباری رخ داد که پیامدهای بلندمدتی بر زندگی عموم مردم داشت.
توتون و تنباکو هم در عصر ناصری یکی از این محصولات بود که هم بازار مصرف داخلی بزرگی داشت و هم اهمیت صادراتی بالایی. در نتیجه مزارع زیادی زیر کشت تنباکو میرفت و زندگی بسیاری از کشاورزان وابسته به این محصول بود، همچنین تجار و خردهفروشان بسیاری بودند که توتون و تنباکو را به مصرف داخلی و خارجی میرساندند و در نتیجه این محصول اهمیت بالایی برایشان داشت. با این تفاصیل میتوان درک کرد که مسئله توتون با زندگی اقتصادی بسیاری از ایرانیان گره خوره بود و به همین دلیل زمینهساز یکی از جنبشهای بزرگ در تاریخ معاصر ایران شد.
پرده دوم: از ترکمانچای تا دارسی
بستن قرارداد با دولتهای خارجی در دورۀ قاجار بسیار معمول بود و امتیازنامۀ تنباکو نه اولین قرارداد با طرف خارجی در دوران قاجار بود و نه آخرین آنها. حاکمان قاجار از بستن این قراردادها انگیزههای متفاوتی داشت. دولت ایران توانایی فنی و زیرساختی پیش بردن بسیاری از پروژههای عمرانی مانند کشیدن خط راهآهن، تلگراف، استخراج از معادن و ... را نداشت و به همین دلیل مجبور بود که اجرای این پروژهها را به طرفهای خارجی بسپرد. ایران که در جنگ سرد قرن نوزدهم میان دو قدرت استعماری بزرگ دنیای آن روز یعنی امیراتوری بریتانیا و امپراتوری روسیه توانایی عملکرد مستقل چندانی نداشت، با واگذار کردن امتیازات و بستن قراردادهایی با هر یک از این طرفین به تناوب، سعی داشت تا ثبات نسبی خود را حفظ کند و هر دو طرف را در حدی از رضایت نگه دارد.
از طرف دیگر دولت ایران در زمان قاجار اغلب با مشکل کسری بودجه مواجه بود، مشکلی که دلیل عمدۀ آن نحیف بودن پیکرۀ اقتصاد کشور و ثبات نداشتن آن بود. از همین رو این قراردادها فرصتی برای دولت قاجار بود تا بتواند بخشی از کسری بودجۀ خود را مستقیم از میان ببرد، هرچند اغلب این قراردادها صورتی استعماری داشتند و در دراز مدت بیشتر به سود طرفهای خارجی بود تا طرف ایرانی که اغلب به خامفروشی مواد مختلف دست میزد. قرارداد تنباکو هم چنین داستانی داشت و انگیزۀ ناصرالدین شاه و اتابک از انعقاد عجولانۀ این قرارداد جبران کمبود گستردۀ بودجه بود.
البته گاهی هم زور عامل پیشبرد قراردادهایی بود که با طرفهای خارجی بسته میشد، که نمونههای معروف آن قراردادهای گلستان و ترکمانچای در دوران فتحعلیشاه قاجار است که پس از شکستهای پیاپی قوای ایران از ارتش امپراتوری روسیه بسته شد و به الحاق بخشهایی از خاک ایران به روسیه منجر شد و یا قرار داد جدا شدن هرات از ایران در سالهای ابتدایی پادشاهی ناصرالدین شاه که بهواسطۀ تهدید نظامی امپراتوری بریتانیا صورت گرفت. به هر ترتیب قرارداد تنباکو نه اولین قرارداد از این دست بود و نه آخرین آنها؛ اما آنچه این قرارداد را متمایز میکند پیامدهای اجتماعی و سیاسی آن است که در ادامۀ متن بیشتر از آن خواهیم خواند.
ناصرالدین شاه در یکی از سفرهایش به اروپا در کنار برخی از دولتمردان اروپایی و ایرانی
پردۀ سوم: اعطای امتیاز تنباکوی ایران (رژی)
پس از سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا و اقامت او در انگلستان، به تشویق دولت انگلستان و صدراعظم وقت ایران، میرزا علی اصغرخان امین السلطان، قرارداد انحصار خرید و فروش توتون و تنباکوی ایران توسط ناصرالدین شاه در سال 1268 شمسی امضا شد. قراردادی که به موجب آن طرف قرارداد یعنی کمپانی رژی به ریاست سرهنگ تالبوت، نظامی بازنشستۀ بریتانیایی، حق خرید و فروش داخلی و خارجی توتون و تنباکوی ایران را به مدت پنجاه سال به صورت انحصاری دریافت نمود و در ازای آن متعهد شد که سالانه مبلع 15000 لیرۀ استرلینگ بهعلاوۀ 25 درصد از سود خالص حاصل از فعالیت خود را به دولت ایران پرداخت کند.
پیش از آنکه پیامدهای اعلام عمومی این قرارداد و ابعاد اعتراض به آن را بررسی کنیم، بد نیست آن را با قرارداد مشابهی که چند سال پیشتر دولت عثمانی منعقد کرد بررسی کنیم. دولت عثمانی هفت سال پیش از انعقاد قرارداد تنباکوی ایران یعنی در سال 1883، در دوران سلطنت سلطان عبدالحمید دوم که از بسیاری جهات دوران حکومتش با ناصرالدین شاه شباهت دارد، قراردای را با شرکتی به نام رژی عثمانی منعقد کرد که طبق آن حق خرید و فروش داخلی توتون وتنباکو را به صورت انحصاری به این شرکت واگذار کرد. بنابر این قراداد شرکت رژی نیز موظف شد سالانه مبلغ هفتصدهزار لیره استرلینگ به دولت عثمانی بپردازد. این در حالی است که این قرارداد تنها مربوط به بازارهای داخلی عثمانی بود و از سوی دیگر میزان توتون تولیدی عثمانی کمتر از ایران بود.میتوان از این مقایسه دریافت که قراداد تنباکوی ایران قراردادی کاملاً یکطرفه و بسیار بد بود. اما اعتراضات وارده به قرارداد تنباکوی ایران در درجه اول مربوط به یکطرفه بودن آن نبود، یا لااقل میتوان گفت تنها بخشی از معترضان به این وجه از قراردادها اعتراض داشتند.
جمعی از مدیران و کارکنان کمپانی رژی
پردۀ چهارم: مثلث اعتراضی تجار، روشنفکران و روحانیون
تبعات بسته شدن این قرارداد پیش از همه خود را بر وضعیت بازرگانان و تجار نشان داد. آن دسته از تجار که به تجارت توتون مشغول بودند یکی از عمدهترین بازارهای خود را از دست دادند. بنابراین نخستین جرقههای اعتراضی به این قرارداد در شهرهای اصفهان، شیراز، مشهد، تهران و چند شهر دیگر توسط تجار زده شد. تجار به دولت پیشنهاد دادند تا امتیاز حاضر را لغو کند و در عوض خودشان قراردادی را با شرایط بهتر با دولت ببندند که هم به سود تجار داخلی باشد و هم به سود دولت. اما دولت توجهی به خواستۀ آنان نکرد، زیرا برای لغو قرارداد مجبور بود مبلغ گزافی را بهعنوان غرامت به طرف قرارداد بپردازد.
تجار که از دولت ناامید شده بودند، دست به دامان روحانیون شدند. اما چرا روحانیون باید از تجار حمایت میکردند؟ رابطۀ میان اقشار مختلف بازاریان و روحانیت شیعه سابقهای دیرین داشت. بازاریان یکی از حامیان مالی اصلی روحانیون بودند و با پرداخت وجوه شرعی عمدۀ درآمد روحانیون را حاصل میکردند (تامین هزینههای جاری طلاب و اماکن مقدسه همچون مسجد) و از سوی دیگر روحانیون به فعالیتهای آنان مشروعیت میبخشیدند. با ضعیف شدن وضعیت اقتصادی بازاریان و تجار تهدیدی علیه وضعیت اقتصادی روحانیون نیز شکل میگرفت. تجار با استفاده از همین اهرم فشار روحانیون را مجاب به حمایت از خود نمودند.
از سوی دیگر روشنفکران و متجددان که از وضعیت حاکم بر کشور ناراضی بودند نیز اعتراضاتی را به بسته شدن این قرارداد ابراز داشتند. در روزنامههای فارسی آن دوره که در خارج از ایران چاپ میشد مطالبی علیه امینالسلطان و قرارداد انحصاری توتون و تنباکو نوشته شد. بیش از همه روشنفکران بودند که به ابعاد فاجعهبار این قرارداد در سطح کلان و مقایسۀ آن با قرارداد رژی عثمانی پرداختند.
مظفرالدین شاه نشسته و در کنار او امین السلطان ایستاده است
پردۀ پنجم: قلیانهای شکسته
با بالاگرفتن شعلههای اعتراضات در شهرهای مختلف ودمیدن در آن توسط روحانیونی همچون شیخ علی اکبر فال اسیری درشیراز و میرزا حسن آشتیانی در تهران، زمزمههایی از صدور فتوایی مبنی بر حرام بودن استعمال توتون وتنباکو از سوی میرزای شیرازی در شهرهای مختلف پیچید. سید محمدحسن حسینی شیرازی ملقب به میرزای شیرازی مرجع تقلید شیعۀ ایرانی ساکن سامرا بود که در آن دوره بزرگترین مرجع دنیای تشیع شناخته میشد و از نفوذ بالایی در ایران برخوردار بود. در بحبوحه اعتراضات متن فتوای زیر از جانب میرزای شیرازی منتشر شد: «بسمالله الرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون بِأَیِ نحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان علیهالسلام است. حرره الاقل محمدحسن الحسینی».
با انتشار این حکم که مصرف توتون و تنباکو را به هر شکلی در حکم جنگیدن با امام زمان میدانست مردم در شهرهای مختلف به نشانۀ اعتراض قلیانها را شکستند و قهوهخانهها از کار دست کشیدند. دامنۀ این اعتراض به حدی گسترده شد که زنان حرمسرای شاه هم به آن پیوستند و با شکستن قلیانها از مصرف تنباکو امتناع کردند.
دولت که خود را از هر سو در محاصرۀ معترضان میدید و احتمال شورشی همهجانبه را حس میکرد، مجبور شد تا از مواضع خود عقبنشینی کند و به فکر لغو امتیاز بیافتد.
متن فرمان تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی
پردۀ ششم: لغو امتیازنامه
بعد از شکست خوردن تلاشها برای ساکت کردن اعتراضات و سرکوب مقاومتها، ناصرالدین شاه به توصیۀ امینالسلطان در ابتدا فرمان تعلیق امتیاز را صادر کرد و کمی بعدتر در دی ماه سال 1270 به صورت رسمی فرمان لغو قرارداد را ابلاغ کرد. در پی ابلاغ این فرمان هیئتی ایرانی به ریاست صدراعظم وقت، میرزا علی اصغرخان امین السلطان، برای مذاکره با شرکت رژی تشکیل شد.
دولت ایران بابت لغو قرارداد مجبور شد مبلغی را بهعنوان غرامت به طرف انگلیسی بپردازد، مبلغی که مقدار دقیق آن مشخص نیست اما در برخی منابع میزان آن را تا 500 هزار لیره ذکر کردهاند . در پی لغو قراداد اعتراضات هم فروکش کرد و قائله، لااقل به ظاهر، ختم شد.
اما اهمیت جنبش تنباکو فراتر از ماجرای تاریخی دو سالهای است که پیشتر روایت کردیم. میراث سیاسی جنبش تنباکو تا سالها و شاید تا همین امروز بر صحنۀ سیاست ایران سایه انداخته است. بعد از لغو قرار داد رژی باز هم قراردادهای بزرگ و کوچکی در حوزۀ توتون و تنباکو با طرفهای خارجی بسته شد اما هیچکدام پیامدهای انعقاد قرارداد رژی را نداشتند. این مسئله تا حدودی به ما نشان میدهد که مسئلۀ شعلهور شدن اعتراضات پس از اعطای قرارداد رژی منحصر به حوزۀ توتون و تنباکو یا انعقاد قرارداد با طرفهای خارجی نبود، هرچند که این دو مورد عوامل مهمی بودند. با این توضیحات چه عامل دیگری را میتوان در پس این اعتراضات شناسایی کرد؟ و پرسش مهمتر اینکه چرا میراث سیاسی و اجتماعی جنبش تنباکو مهم است؟
جمعی از مردم تهران عصر ناصری که جهت عزاداری ماه محرم جلوی تکیه دولت تجمع کردهاند
پرده هفتم: ازجنبش تنباکو تا انقلاب مشروطه
بسیاری از پژوهشگران جنبش تنباکو را یکی از عوامل زمینهساز انقلاب مشروطه میدانند. جنبش تنباکو از نخستین دفعاتی بود که اقشار مختلف جامعۀ ایران عصر قاجار، مشخصاً تجار، روحانیون و روشنفکران با همراهی بخشی از شهرنشینان، به زورآزمایی با دولت پرداختند و بدون توسل خشونت توانستند خواستههای خود را به طرف مقابل تحمیل کنند. پیروزی در این زورآزمایی بذر تفکری را در ذهن جامعۀ ایرانی کاشت که ثمرۀ نهایی آن در جنبش مشروطه برداشت شد؛ اینکه میتوان قدرت مطلقۀ پادشاهی را با توسل به ابزارهای متفاوتی به عقب راند. در واقع هیبت تزلزلناپذیر دولت، لااقل در نظر نخبگان جامعه، از بین رفت. روشنفکران به الگوی مقاومتی علیه حکومت مطلقه دست یافتند و فهمیدند بسیج عامۀ مردم با ابزارهای دینی میتواند نیروی بسیاری را در راستای اهداف مشخص آزاد کند.
از سوی دیگر جنبش تنباکو باعث ورود جدی قشر روحانی به صحنۀ سیاست شد، حوزهای که روحانیون عموماً بهصورت سنتی از ورود به آن خودداری میکردند و همچنین باعث تغییر در رابطۀ دیرینۀ میان قشر روحانیون و تجار از سویی و روحانیون و حکومت از سوی دیگر شد. وقایع طول این جنبش نشان داد که روحانیون به دلیل مراودات مالی خود با بازار میتوانند بنا به خواست آنان به بسیج عمومی تودهها در مقابل حکومت کمک کنند و حتی در مواردی با اهداف روشنفکران همراستا شوند، اتفاقی که در طول جنبش مشروطه شاهد آن بودیم و یقیناً از عوامل تاثیرگذار بر پیروزی این جنبش بود. از همین رو است که نمیتوان میراث سیاسی و اجتماعی جنبش تنباکو بهعنوان یکی از نخستین جنبشهای مدنی در ایران را نادیده گرفت و به آن بیتوجه بود.
از این به بعد به یاد خواهیم داشت که در پس دود هر کامی از سیگار که در هوا رها میکنیم داستان دور و درازی خوابیده که امروزمان را ساخته و آیندهمان را نیز خواهد ساخت، داستانی از جنس تاریخ و سیاست!
گروهی از دولتمردان قاجاری عصر ناصری، با لباس رسمی در مراسم سلام شرکت کردهاند.
دیدگاهها